تعلیم و تربیت جدید

تعلیم و تربیت جدید

نگاهی نو به تعلیم و تربیت و ایجاد لوازم این تربیت نو

 

چرا بسیاری از والدین از تربیت فرزندانشان راضی نیستند ؟
از قدیم روش تربیتی خانواده ایرانی این بوده است که هر بچّه ای در بزرگی ، هویت و تشخّص ملی اش را دارا باشد و نشان بدهد . با ادب و فرهیخته بار آید . از دانشگاه فارغ التحصیل شود . ازدواج موفق داشته باشد و برای خانواده اش اعتبار و افتخار کسب کند .
همین توقع احترام انگیز که توقع بسیار شاق و سنگین برای اکثریت فرزندان خانواده هاست ، باعث می شود که والدین در تمام مدت عمر غصه بخورند و از ناسازگاریهای بچّه ها شکایت داشته باشند و بچّه هایشان را نیز همه ی عمر ، به رنج و عذاب و دلهره دچار سازند .
در بیشتر کشورها ، حداکثر انتظار خانواده ها از فرزندانشان این است که آنان وارد اجتماع شوند و خوب پول در بیاورند . بقیه امور را به خودشان وا می گذارند که این خود تحلیل دیگری را می طلبد و از این بحث خارج است .
در صورتیکه در خانواده های ایرانی ، والدین در طول دوران طفولیت و خردسالی و سالهای تحصیلی شان ، بلکه پس از تشکیل خانواده جدید هم ، به آنان امر و نهی می کنند و در زندگیشان حضور فعال دارند . این خود باعث ناراحتی و سلب آزادی و آسایش فرزندان و رنجش و ناراحتی والدینشان می گردد .
هر روانشناسی با کنترل زیاد بچّه ها مخالف است . اصولا انسان موجودی نیست که زیر پوشش کنترل زندگی کند . فرزند در حد شایستگی هایش باید آزادی داشته باشد . باید در کارهایش نظارت داشت ، نه همواره دخالت کرد . باید به بچّه کوچک یاد داد که چگونه راه برود و غذابخورد و اگر غذا خوردن را یاد گرفت ، باید سایر مسایل را به درجه ی اهمیت و ضرورت ، به او آموخت نه اینکه بجای او حرکت کنیم و تصمیم بگیریم و او را به خود وابسته کنیم و یا به یک آدم معلوم روانی تبدیل نمائیم .
ریشه بیشترین نارضایتی های والدین از فرزندانشان ، از همین مسائل جزئی سرچشمه می گیرد . باید درست اندیشیدن را آموخت ، نه بجای آنان فکر کرد . والدین با فرهنگ های گوناگون ، هر یک می خواهند فرزندی با تربیت و متناسب با آرزوهایشان بزرگ کنند و این مشکل است . بچّه ها هم آرزو و اهدافی دارند که ممکن است با آرزوها و خواسته های والدینشان مطابقت نداشته باشد و مهمتر اینکه از حدود استعداد و ذوق و توانائیشان بیرون باشد . پس چنانچه همه والدین آرزو داشته باشند که فرزندانشان پزشک و مهندس شوند ، چرا باید این زیاده طلبی خود را به بخت بد خویش نسبت دهند و یا فرزندانشان را بی تربیت و قدر نشناس بدانند .
باید نگاه والدین نسبت به فرزندان تغییر یابد .
اگر نیاز هر گروه سنی از فرزندان خویش را بشناسیم ، قطعی است از لحاظ نیازهای بیولوژیکی و روان شناختی و جامعه شناختی توقعاتمان را تعدیل خواهیم کرد و بدون اینکه سبب گمراهی و گرفتاری بچّه های ما شویم ، آنان را در رسیدن به آرزوهایشان و ادامه تحصیلاتشان براساس ذوق و توانائی جسمی و روحی شان یاری خواهیم داد .
منبع : کتاب 100 پرسش 100 پاسخ در روابط والدین و فرزندان نوشته اکرم (گیتی) حیدری
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: نادر ایزدپناه ׀ تاریخ: سه شنبه 3 مرداد 1391برچسب:تربیت فرزندان چیست,اموزش تربیت فرزندان,تربیت فرزندان,تربین,فرزندان, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , izadpanahnader.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com